آلبرت ، مونیک ، ناتالی ، کسلر
این نام ها شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟
پ.ن.1: همه، بعدازظهرها یکی دو سه ساعتی می خوابند تا خستگیشان رفع شود و سرحال شوند، اما من یکی دو ساعت که می خوابم تا فردا صبحش خسته ام ...
پ.ن.2: گاهی اوقات ازت کارهای خیلی سختی طلب می کنند: اینکه هم اندیشه ات را بگویی در عین حال اینکه به کسی برنخورد ... سپس هم با کلی معلم اخلاق روبرو می شوی !!؟
این نام ها شما را به یاد چه چیزی می اندازد؟
پ.ن.1: همه، بعدازظهرها یکی دو سه ساعتی می خوابند تا خستگیشان رفع شود و سرحال شوند، اما من یکی دو ساعت که می خوابم تا فردا صبحش خسته ام ...
پ.ن.2: گاهی اوقات ازت کارهای خیلی سختی طلب می کنند: اینکه هم اندیشه ات را بگویی در عین حال اینکه به کسی برنخورد ... سپس هم با کلی معلم اخلاق روبرو می شوی !!؟
۱۱ نظر:
اگه بخوام به ترتیب بگم انیشتین , مونیکا بلوچی , ناتالی پورتمن عزیز و کسلر سریال های آلمانی
اگه بخوام با هم بگم یه کم سخت میشه اما فکر کنم یه کتابه که یادن نیست چیه ؟ یا یه انیمیشن ؟
خوب آدم همه جا نمی گه اندیشه اش رو . چی میگن بهش ؟ آها . تقیه کن :)
نه عزیز ... این نامها همه یشان با هم هستند ... دوباره سعی کن
دقیقا میخواستم گزینه های زکریا رو بگم!
با این حساب برم دوباره سعی کنم و برگردم :پی
سلام
خیلی ممنون..شب باهاشون تماس گرفتم..رسیده بودن.
چی در پس ِ این اسمهاست؟ کنجکاوم!
ارتش سری ... منو یاد اون شبهایی انداخت که این سریال رو پخش می شد و کلی دلهره تو جون همه می ریخت ...
با هر دو پیوستتون موافقم :(
سلام من نگاه کردم پروفایلت رو
فقط از کتاب های محبوبت اسم برده بودی
پس اینا همه مال یه کتابن
اما کدوم کتاب ؟؟؟
وقتي مي خوان انديشت رو بگي و لاي كارت كنن تو هم مثل بز نگاهشون كن آآآآآآآآآآآآآآآآآآه
بعدم ديگر هيچ
خصوصي
سلام
رفيق اين رو من درست نكردم
اگر مي خواي با سلمان وبلاگ اتاق شماره ي من بگو از طرف ايوبم و ايوب گفته واست درست مي كنه داداش
Thank you Ayoub
خب شبهای سرد زمستان های پر از برف ملایر. چراغ علاالدین . آرزوی ازدواج با راینهارد خوش قیافه وقتی که بزرگ شدم ... ( وای خدا فکر کن من وقتی بچه بودم عاشق همه ی آدم های معروف تو فیلم ها و حتا سیاست مدارها بودم ... حالا که بزرگ شدم حسرت مونده به دلم که قلبم برای یکی بزنه ). یهو پرت شدم تو دهه شصت . چقدر سیاه چقدر سنگین چقدر .... نفرت انگیز
ارسال یک نظر