جمعه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۹

ارتش سری

 

آلبرت و زنش؛ مونیک



سرگرد راینهارد که پس از خودکشی سرگرد برند جایگزین او شد. این بیچاره نیز با اینکه نازی بود اما بالأخره به دست  سرهنگ کسلر به عوان خائن در دادگاه نظامی اسرای آلمانی که توسط کانادایی ها اداره می شد تیرباران شد. مدال توی گردنش هنوز هم یادم هست که نصیب یک سرباز کانادایی شد. از گردنش کند.



۶ نظر:

زکریا گفت...

سلام موری
1. خیلی نامردی منم که گفتم سریال های آلمانی یا افسرهای آلمانی :(
2. لعنتی من اون موفعی که این پخش میشد 6 سالم بود !!یادم نیست این سریال رو با این جزئیات :))

من گفت...

این فیلم رو ندیدم!حتی فک کنم عکساشو الان اینجا دارم میبینم!

قالب جدید هم مبارک..

Morteza گفت...

پاسخ به ذکریا: اما دقیقا به اسم سریال اشاره ای نکردی ... حالا بی خیال ... خب من هم اون زمان 7 یا 8 سال بیشتر نداشتم ...

مرجان گفت...

دقيقا منم از اون افسره اين صحنه يادم ميومد كه وقتي كشتنش مدال تو گردنش رو يكي كند
يادم نمياد چند سالم بود كه پخش ميشد ولي با اينكه هيچي سر در نمي اوردم ولي از اون همه جسارت كيف ميكردم
من اسمشو ميدونستم اما يه مدت به خاطر مرورگرم نميتونستم واسه بلاگري ها كامنت بزارم

Morteza گفت...

پاسخ به مرجان: دمت گرم!آن سکانس مربوط به آخرین قسمت سریال بود.

ايوب گفت...

چقدر من دلم به حلش سوخت و چقدر لجم گرفت وقتي با رشوه آزاد شد